مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۵۴۴

۱

ای که ز یک تابش تو کوه احد پاره شود

چه عجب ار مشت گلی عاشق و بیچاره شود

۲

چونک به لطفش نگری سنگ حجر موم شود

چونک به قهرش نگری موم تو خود خاره شود

۳

نوحه کنی نوحه کنی مرده دل زنده شود

کار کنی کار کنی جان تو این کاره شود

۴

عزم سفر دارد جان می‌نهیش بند گران

برسکلد بند تو را عاقبت آواره شود

۵

چونک سلیمان برود دیو شهنشاه شود

چون برود صبر و خرد نفس تو اماره شود

۶

عشق گرفتست جهان رنگ نبینی تو از او

لیک چو بر تن بزند زردی رخساره شود

۷

شه بچه‌ای باید کو مشتری لعل بود

نادره‌ای باید کو بهر تو غمخواره شود

۸

بشنو از قل خدا هست زمین مهد شما

گر نبود طفل چرا بسته گهواره شود

۹

چون بجهی از غضبش دامن حلمش بکشی

آتش سوزنده تو را لطف و کرم باره شود

۱۰

گردش این سایه من سخره خورشید حق است

نی چو منجم که دلش سخره استاره شود

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 367
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 231
عندلیب :

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ - ۰۰:۴۲:۰۲
بیت8. بشنو از قول خدا
user_image
علی
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ - ۰۰:۴۳:۳۱
بیت 8 بشنو از قول خدا
user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۱/۳۰ - ۰۶:۴۰:۰۶
عشق گرفتست جهان ...
user_image
همایون
۱۳۹۷/۰۶/۱۵ - ۱۶:۲۹:۰۷
امروز علم فیزیک هم اینرا با مدل‌های ریاضی بیان می‌‌کند که فیلد‌های معینی در هستی‌ هستند که وقتی تحریک می‌‌شوند به وسیله همدیگر و تداخل پیدا می‌‌کنند به ذرات و یا پارتیکل‌ها تبدیل می‌‌شوند که منشا ماده و جهان مادی ا‌ند، همین مدل در عالم معنی‌ نیز می‌‌تواند کار کند یعنی‌ فیلد‌هایی‌ و معنی‌‌هایی‌ هستند که وقتی با جان می‌‌آمیزند به ما هستی‌ جداگانه‌ای می‌‌بخشند که پیش از آن نبودعشق گرفتست جهان رنگ نبینی تو از اولیک چو بر تن بزند زردی رخساره شودعشق همچون فیلدی حس نشدنی در عالم هست و انسان و یا جان آدمی و روان او نیز فیلدی دیگر است که وقتی به فیلد عشق می‌‌آمیزد اکنون ذره‌ای نو به نام عاشق پیدا می‌‌شود که هستی‌ متفاوتی را به عالم می‌‌آورد که بینشی تازه به هستی‌ نیز خواهد بوداین جان قابلیتی لازم دارد تا این کار صورت بگیرد همانطور که فوتون که خود یک فیلد است قابلیت برخورداری از فیلد هیگز را ندارد و هیچگاه دارای وزن نمی شود ولی ذرات دیگر وقتی با فیلد هیگز که به تازگی کشف شده استبرخورد می‌‌کنند دارای وزن می‌‌شوند این فیلد‌ها در سراسر هستی‌ حضور دارنداین هستی‌ پر از توانائی و قابلیت است هیچ حدی و مرزی در کار آن نیست و بسیاری از این توانائی‌ها توسط انسان است که پیدا و کار آمد می‌‌شود خواه پلید و نا هنجار و خواه لطیف و پر شکوه
user_image
E m
۱۳۹۹/۰۹/۱۴ - ۰۵:۴۰:۱۵
چرا خوانش متن نذاشتین یعنی هبچ کس نبوده این شعرو بخونه شما فایل صوتیشو بزارین من دبیرستانیم و به خوانشش نیاز دارم میفهمید؟