ملا احمد نراقی

ملا احمد نراقی

شمارهٔ ۲۱

۱

عمری ست که اندر طلب دوست دویدیم

هم مدرسه هم میکده هم صومعه دیدیم

۲

با هیچکس از دوست ندیدیم نشانی

وز هیچکسی هم خبر او نشنیدیم

۳

در کنج خرابی پس از آن جای گرفتیم

تنها و دل افسرده و نومید خزیدیم

۴

سر بر سر زانو بنهادیم و نشستیم

هم بر سر خود خرقه ی صد پاره کشیدیم

۵

هر تیر که آمد همه بر سینه شکستیم

هر تیغ که آمد همه بر فرق خریدیم

۶

جام ارچه همه زهر بلا بود گرفتیم

می گرچه همه خون جگر بود چشیدیم

۷

چشم از رخ هرکس همه جز دوست ببستیم

پا از در هرکس همه جز خویش کشیدیم

۸

از آنچه جز افسانه ی او، گوش گرفتیم

از هرچه بجز قصه او لب بگزیدیم

۹

هر لوح که در مکتب ما، جمله بشستیم

هر صفحه که در مدرس ما جمله دریدیم

۱۰

هر نقش بجز نقش وی از سینه ستردیم

هر مهر بجز مهر وی از دل ببریدیم

۱۱

جز عکس رخش، زآینه ی دل بزدودیم

جز یاد وی از مزرع خاطر درویدیم

۱۲

گر تشنه شدیم، آب ز جوی مژه خوردیم

ور گرسنه، لخت جگر خویش مکیدیم

۱۳

یک چند چنین چون ره مقصود سپردیم

المنة لله که به مطلوب رسیدیم

۱۴

خرّم سحری بود که با یاد خوش او

بنشسته، که از شش جهت این نغمه شنیدیم

۱۵

کایام وصال است و شب هجر سرآید

برخیز «صفایی» چه نشستن که رسیدیم

۱۶

جستیم ز جا جان بکف از بهر نثارش

پس دیده گشودیم و بهر سو نگریدیم

۱۷

دیدیم نه پیدا اثر از کون و مکان بود

جز پرتو یک مهر، دگر هیچ ندیدیم

۱۸

دیدیم جهان وادی ایمن شده هر چیز

نخلی و ز هر نخل انا الله بشنیدیم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حمزه حکمی ثابت
۱۴۰۲/۰۳/۰۱ - ۱۸:۰۴:۲۳
نظریه وحدت وجود عالی ترین نظریه ای است که در ادب صوفیه جلوه یافته است؛ گوش کن: عالم همه گفت و گوی خود می‌بیند بر سالک جست و جوی خود می‌بیند هرچیز که هست جمله چون آیینه است در دست گرفته روی خود می‌بیند    (عطار)  و ایظاً:  ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی زاری از ما نه تو زاری می‌کنی   ما چو ناییم و نوا در ما ز تست ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست   ما چو شطرنجیم اندر برد و مات برد و مات ما ز تست ای خوش صفات   ما که باشیم ای تو ما را جان جان تا که ما باشیم با تو درمیان   ما عدمهاییم و هستیها نما تو وجود مطلق و هستی ما   ما همه شیران ولی شیر علم حمله‌شان از باد باشد دم‌بدم   حمله‌شان پیداست و ناپیداست باد جان فدای آنکه ناپیداست باد   باد ما و بود ما از داد تست هستی ما جمله از ایجاد تست   لذت هستی نمودی نیست را عاشق خود کرده بودی نیست را.     (مولانا)