سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۲۰۸

۱

به سوی بحر اگر سیلاب اشکم رهنمون افتد

حبابی گردد و گرداب از دریا برون افتد

۲

نشد مقبول شیرین کاریی فرهاد خسرو را

هنر معیوب گردد هر که را طالع زبون افتد

۳

دل از داغ تمنایت بیابان مرگ خواهد شد

نبیند روی آبادی به صحرایی که خون افتد

۴

نهد بر خاک دنیا دار پهلو از تهیدستی

صراحی چون ز می گردید خالی سرنگون افتد

۵

دو عالم سیدا امروز باشد کعبتین من

نمی دانم که از دستم بروی تخته چون افتد

تصاویر و صوت

نظرات