
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۲۷
۱
غنچهام خوبان غم خود دلنشینم کردهاند
صندل درد سر از چین جبینم کردهاند
۲
نام من پروانهها در انجمنها بردهاند
شمعها روشن ز آه آتشینم کردهاند
۳
در دل من آه آتشبار را نبود اثر
برق را پامال دست خوشهچینم کردهاند
۴
گرچه عریانم گریبان کسی نگرفتهام
دست را کوتاهتر از آستینم کردهاند
۵
نامدارم لیک عمر من به تلخی بگذرد
ز هر جای موم در زیر نگینم کردهاند
۶
سیدا خوبان گره از کار من نکشودهاند
گرچه چون بند قبا پهلونشینم کردهاند
نظرات