
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۶۸
۱
مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا مکن
بر روی خلق چشم چو محراب وا مکن
۲
از کوی اهل جود گذر گرم چون سموم
خود را چو سایه در ته دیوار جا مکن
۳
امروز از شکایت ایام لب بوبند
دل را چراغ گوشه ماتم سرا مکن
۴
پهلو بر آستانه نودولتان منه
از ناخن پلنگ به خود متکا مکن
۵
دست هوس ز نعمت الوان کشیده دار
بر خوان خلق پیرویی اشتها مکن
۶
همچون نگین مناز به اقبال دیگری
پرواز از غرور به بال هما مکن
۷
بر باد حادثات روی زود همچو موج
همچون حباب خانه ز دریا جدا مکن
۸
کو مرهمی که داغ شود کامیاب ازو
دردی اگر رسد به تو او را دوا مکن
۹
سیلی خوری به روی خود از صرصر خزان
در باغ دهر سینه چو گل بر هوا مکن
۱۰
آب بقا ز ساغر فغفور چین مخواه
چشم طمع به کاسه دست گدا مکن
۱۱
امداد خود ز گوشه نشینی طلب نمای
افتی اگر ز پای خیال عصا مکن
۱۲
ای سیدا به اهل جهان راز دل مگوی
بیگانه را به هر سخنی آشنا مکن
تصاویر و صوت

نظرات