
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۷۱
۱
به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت من
به خون غلطیده صید بسمل تیغ نگاهت من
۲
اسیر غنچه خندان لعلت صد قفس بلبل
گریبان پیرهن چاک گل طرف کلاهت من
۳
به گلشن بنده آزاد سرو قامتت قمری
غلام حلقه در گوش خط سنبل پناهت من
۴
گدای مفلس بی خان و مان پیر تهیدستی
ز پا افتاده از خود رفته سرهای راهت من
۵
به بزم دلبران گر دعویی شیرین لبی سازی
چو کوه بیستون امروز پا بر جا گواهت من
۶
نگه بر عارضت چون سیدا دزدیده می سازم
چو پشت آئینه شرمنده روی چو ماهت من
نظرات