سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۵۱۷

۱

از شکایت دل نمی‌سازد ز ما اندیشه‌ای

آشنای ما بود یار ملامت‌پیشه‌ای

۲

پادشاهی کو ز ملک خود نمی‌گیرد خبر

مرده شیری بود افتاده دور از بیشه‌ای

۳

می‌روم امروز از میخانه با چشم پر آب

تا چرا در پای خم خالی نکردم شیشه‌ای

۴

پایداری در ستون قصر دولت بی‌تهیت

برنیاید چست در نخلی که نبود ریشه‌ای

۵

بر دعای خیر روح رفتگان را شاد کن

خاکساران را نباشد جز گدایی پیشه‌ای

۶

می‌دهد کلکم ز فیض عالم بالا خبر

در سخن چون خامه من نیست دور اندیشه‌ای

۷

سیدا چون کوهکن دارم به جان کندن سری

کار خود را می‌کنم آخر به پشت تیشه‌ای

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۷۴

نظرات