
سیدای نسفی
شمارهٔ ۵۳۳
۱
کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پوشی
قلندر مشربی یک شهر عاشق خانه بر دوشی
۲
مرصع آستین گل در گریبان نازک اندامی
منقش جامه زرین کمربندی کله پوشی
۳
بدن یک پیرهن روحی میان ز آب خضر موجی
قد نظاره مشتاقی پر از خمیازه آغوشی
۴
سیه بی سرمه مژگانی بسی بی باده رنگینی
نگه خاموش گویایی زبان گویایی خاموشی
۵
مسافر پروری آرام جانی صاحب ادراکی
سفرها کرده مردم دیده سوداگر هوشی
۶
نگاهی وصل پیغامی به لب ایمای دشنامی
گهی گرم آشنا چشمی گهی عاشق فراموشی
۷
چمن مشاطه بند قبا سنبل هواداری
گل رعنا کف پایی قد کاکل ربا دوشی
۸
به خود مغرور جلا دی نظر بی دام صیادی
به ناحق تیغ زن دستی نصیحت ناشنو گوشی
۹
چو فکر سیدا شوخی چو طوطی نرم گفتاری
زبان فواره شهدی دهان سرچشمه نوشی
نظرات