
سیدای نسفی
شمارهٔ ۵۷
۱
یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا
لطف کن افتاده ام از پا عصایی ده مرا
۲
مشت گل را داده جان و مرغ عیسی کرده ایی
قوت اعضا کرم کن دست و پایی ده مرا
۳
بر زبان ناتوانی غنچه باشد ناله ام
بلبل گلزار صحبت کن نوایی ده مرا
۴
می زند نبضم بر انگشت طبیبان پشت دست
با تو روی آورده ام یارب دوایی ده مرا
۵
می کنی از تنگنای خاک گلشن ها برون
غنچه ام امروز باغ دلگشایی ده مرا
۶
سینه را وا کرده برخیزم ز جا مانند گل
از نسیم عافیت باد و هوایی ده مرا
۷
بی کسم از کعبه مقصود دور افتاده ام
جز تو غمخواری ندارم رهنمایی ده مرا
۸
بهر طاعت گوشه محراب را منزل کنم
بی ریا توفیق کنم پشت دوتایی ده مرا
۹
آرزو دارم که ایثارت کنم چون سیدا
یا کریم الاکرمین دست رسایی ده مرا
نظرات