
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۵ - درزی
۱
از غم آن شوخ درزی جامه خود سوختم
چشم چون سوزن به چاک دامن او دوختم
۲
زین هنر هرگز نشد چاک گریبانم درست
رفته رفته کوی او کار عجب آموختم
نظرات