
سرایندهٔ فرامرزنامه
بخش ۶۲ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن
۱
دگر گفت کای جمله دریای راز
مرا مشکلی هست بگشای راز
۲
به گیتی جفاکاره و دل شکن
که بینی که بد گشت با انجمن
۳
بگریید زان پیر آموزگار
که این بد نباشد بجز روزگار
۴
کزو هیچ بیچاره خشنود نیست
نبینم کسی را کزو دود نیست
۵
همه دل فکارند و گشته نژند
ازو هر دلی خسته و مستمند
۶
بدین سان که بینی جهنده جهان
برآرد بلند و کشد ناگهان
تصاویر و صوت

نظرات