نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۱۱۱

۱

عارفان از دو جهان صحبت جانان طلبند

تنگ چشمان گدا ملک سلیمان طلبند

۲

اعتباری نکنند اهل دل آن طایفه را

که نه از بهر لقا روضه رضوان طلبند

۳

بی لب و چشم و رخ و زلف تو ذوقی ندهد

که شراب و شکر و شمع شبستان طلبند

۴

آرزومند تو از جان و دلند اهل نظر

لاجرم وصل دهانت به دل و جان طلبند

۵

من گدای در ایشان که سلاطین جهان

همتی گر طلبند از در ایشان طلبند

۶

گرچه در سفره شاهان بود انواع نعم

لقمه عافیت از خوان گدایان طلبند

۷

صبر بر سرزنش خار جفا چون نکنند

بلبلانی که وصال گل خندان طلبند

۸

خبر از لذت عشق تو ندارند آنان

که نسازند به درد تو و درمان طلبند

۹

حاجت از چشم تو می خواهم و باشد مقبول

حاجتی کان ز چنین گوشه‌نشینان طلبند

۱۰

شده ام بر سر کوی عدم آباد مقیم

گر نشانی ز من بی سر و سامان طلبند

۱۱

چون نسیمی ز در یار طلب، حاجت خویش

کاهل دل حاجت خویش از در یزدان طلبند

تصاویر و صوت

دیوان اشعار فارسی سید عماد الدین نسیمی به کوشش سید احسان شکر خدایی و نرگس سادات شکر خدایی - سید عماد الدین نسیمی - تصویر ۲۵۲

نظرات