نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۱۳۵

۱

آفتاب روی یار از مطلع جان رخ نمود

یا مه من از شب زلف پریشان رخ نمود

۲

در شب زلفت ز راه افتاده بودم ناگهان

شمع روی شاهد غیب از شبستان رخ نمود

۳

ذره وار آمد به چرخ اجزای عالم سر به سر

کان پری رخساره چون خورشید تابان رخ نمود

۴

ای فقیه بی طهارت دفتر دانش بشوی

کز رخ و زلف نگارم سر قرآن رخ نمود

۵

گو بیا خلوت نشین و عرضه کن اسلام را

کز سواد کفر زلفش نور ایمان رخ نمود

۶

راز جان عاشقان از پرده بیرون اوفتاد

کز نقاب «کنت کنزا» حسن جانان رخ نمود

۷

ساقیا چون چشم مستش جام می در گردش آر

کان گل خوش منظر از طرف گلستان رخ نمود

۸

ای کلیم عشق اگر مشتاق دیداری بیا

کآتش حق زان دو زلف عنبرافشان رخ نمود

۹

بشنو ای عاشق به گوش جان که می گوید لبش

تشنگان را مژده بادا کآب حیوان رخ نمود

۱۰

ای که می گویی دوا دور است و درد از حد گذشت

داروی دلها رسید از غیب و درمان رخ نمود

۱۱

حسن حق در صورت خوبان به چشم سر بدید

چون نسیمی هر که او را فضل یزدان رخ نمود

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۱۳۶
دیوان اشعار فارسی سید عماد الدین نسیمی به کوشش سید احسان شکر خدایی و نرگس سادات شکر خدایی - سید عماد الدین نسیمی - تصویر ۲۷۶
زندگی و اشعار عماد الدین نسیمی: شامل تحقیق در احوال و آثار نسیمی، پژوهشی در اندیشه های حروفیه به همراه متن تصحیح شده اشعار بر اساس یک نسخه نویافته کهن و هفت نسخه خطی دیگر به کوشش یدالله جلالی پندری - . - تصویر ۲۲۸

نظرات