نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۱۳۷

۱

شبی که ماه من از مطلع جمال برآید

مه تمام ببینی که با کمال برآید

۲

نهال سرو بلندت به روضه گر بخرامد

درخت سدره و طوبی ز اعتدال برآید

۳

نقاب سنبل مشکین ز برگ لاله برافکن

میان باغ که تا گل ز انفعال برآید

۴

به پیش روی تو مه گفت می روم که برآیم

چو مهر، دارد اگر خاطر زوال، برآید

۵

بود به مصحف رویت تفألم همه، زانرو

همیشه سوره یوسف مرا به فال برآید

۶

خیال قد تو برمی زند سر از دلم آری

میان دل، الف، ای سرو ناز، دال برآید

۷

اگر چو اهل زمینت ملک جمال ببیند

ز قدسیان سما «جل ذوالجلال » برآید

۸

دمید گرد لب روح پرورت خط مشکین

چو سبزه ای که ز سر چشمه زلال برآید

۹

ز شمع روی تو تابی بر آفتاب اگر افتد

به ابروی تو که پیوسته چون هلال برآید

۱۰

میان صومعه بیتی از این غزل چو بخوانند

هزار ناله مستانه ز اهل حال برآید

۱۱

نسیمی از دهنت می دهد نشان حقیقت

که را رسد که جز او گرد این خیال برآید

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضل الله نعیمی تبریزی و عماد الدین نسیمی شیروانی به کوشش پرفسور رستم علی‌اف - فضل الله نعیمی تبریزی, عمادالدین نسیمی شیروانی - تصویر ۱۲۳

نظرات