نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۲۰۸

۱

ای جمالت گشته پیدا در نهان خویشتن

وی رخت گردیده پیدا در عیان خویشتن

۲

در جهان، خود عشق می بازی به حسن روی خود

عاشق و معشوق خویشی در جهان خویشتن

۳

از لب خود در سؤالی و جواب از لفظ خود

با دو عالم در حدیثی از زبان خویشتن

۴

مدتی گنج ظهورت بود در کنج نهان

عاقبت گشتی دلیلی در بیان خویشتن

۵

بار چندی در تفرجگاه ذات پاک خود

حور حسن خویش بودی در جنان خویشتن

۶

تاترا نشناسد اغیاری و هر نامحرمی

در لباس آب و گل کردی روان خویشتن

۷

مدتی شد کو نسیمی از تو می‌جوید نشان

می‌ندانست آن که یابد از نشان خویشتن

تصاویر و صوت

نظرات