نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۲۵۶

۱

منم آن رند فرزانه که دادم جان به جانانه

چو از اغیار ببریدم شدم با یار همخانه

۲

من آن پیمانه مستی که نوشیدم نیندیشم

که گردم مست و از مستی زنم بر سنگ پیمانه

۳

من آن می چون بنوشیدم لباس عشق پوشیدم

چو بوم از بیت معمورش شدم با کنج ویرانه

۴

مکان را و مکانی را نشان پرسی اگر از من

برآ بر عرش وجه ما ببین آن روی جانانه

۵

نه ملحد داند این معنی نه زاهد و شحنه دعوی (؟)

کز این کونین پا بر جای هست این جای شاهانه

۶

خطاب سی و دو خطش دلیل از زلف ما بشنو

جواب انی اناالله را چو موسی گوی مردانه

۷

اگر باور نمی داری که شد روز پسین ظاهر

بیا بشنو همه اشیا کنون گویا شدند یا نه

۸

همه گویای سی و دو کلام فضل حق گشتند

ولی نشنید دیو این را به صد پند و صد افسانه

۹

نسیمی گر کنی کاری الهی فضل یزدانت

چو از رحمت ببخشاید سجود آرم به شکرانه

تصاویر و صوت

دیوان اشعار فارسی سید عماد الدین نسیمی به کوشش سید احسان شکر خدایی و نرگس سادات شکر خدایی - سید عماد الدین نسیمی - تصویر ۵۸۹

نظرات