
نسیمی
شمارهٔ ۲۷
۱
امشب از روی تو مجلس را ضیایی دیگر است
دیدهها را نور و دلها را صفایی دیگر است
۲
شرمم از روی تو میآید بشر گفتن تو را
جز خدا کفر است اگر گویم خدایی دیگر است
۳
تا نهادیم از سر دریوزه در کویت قدم
هر زمان از فضل حق ما را عطایی دیگر است
۴
گرچه هست آب و هوای روضه رضوان لطیف
جنتآباد سر کوی تو جایی دیگر است
۵
هرکسی در سر هوایی دارد از مهرت ولی
در سر ما ز آتش عشقت هوایی دیگر است
۶
نیست این دل قابل تیمار و درمان ای طبیب
درد بیمار محبت را دوایی دیگر است
۷
بر در سلطان، گدا هستند بسیاری ولی
بر در آن حضرت این مفلس گدایی دیگر است
۸
خانه مردم ز بس کز آب چشمم شد خراب
هر زمان با آب چشمم ماجرایی دیگر است
۹
چشم مستش گفت: هستم من بلای جان خلق
گفتم ابرو، غمزهاش گفت: آن بلایی دیگر است
۱۰
گرچه دارند از گل رویش نوایی هرکسی
بلبل جان نسیمی را نوایی دیگر است
تصاویر و صوت


نظرات