نسیمی

نسیمی

شمارهٔ ۲۷۷

۱

گوهر دریای وحدت آدم است، ای آدمی

گر چو آدم سر اسما را بدانی آدمی

۲

زنده باقی شو، ای سی و دو نطق لایزال

حاکم نطقی و نطق عیسی صاحب دمی

۳

گر ببینی صورت خود را به چشم معرفت

روشنت گردد که هم جمشید و هم جامی جمی

۴

جان اگر خوانم تو را، باشد بدین معنی درست

کز سر تحقیق می دانم که جان عالمی

۵

گر هدایت یابی از «من عنده علم الکتاب »

آن سلیمانی که اسم اعظمش را خاتمی

۶

رنگ نمرودی و فرعونی و دجالی چو رفت

هم خلیل و هم کلیم و هم مسیح مریمی

۷

در رخ خوبان چو هست آیینه گیتی نما

صورت حق را به چشم سر بیین گر محرمی

۸

از خیال بیش و کم فارغ شو و آسوده باش

تا به کی در فکر آن باشی که با بیش و کمی

۹

کی شود روشن به خورشید رخش چشم کسی

کز محیط معرفت نابرده هرگز شبنمی

۱۰

در بیابان تحیر واله و سرگشته اند

حیدری و احمدی و ژنده‌پوش و ادهمی

۱۱

ای نسیمی! وقت آن شد کز دم روح القدس

نفخه ای از صور اسرافیل بر عالم دمی

تصاویر و صوت

زندگی و اشعار عماد الدین نسیمی: شامل تحقیق در احوال و آثار نسیمی، پژوهشی در اندیشه های حروفیه به همراه متن تصحیح شده اشعار بر اساس یک نسخه نویافته کهن و هفت نسخه خطی دیگر به کوشش یدالله جلالی پندری - . - تصویر ۳۱۶

نظرات