
نسیمی
شمارهٔ ۴۹
۱
لوح محفوظ است پیشانی و قرآن روی دوست
«کل شی ء هالک » لاریب اندر شأن اوست
۲
چشمه حیوان کز او شد زنده جاوید خضر
در بهشت روی او دیدم روان آن چارجوست
۳
کی تواند یافت از ماهیت معنی خبر
آن که در باغ جهان حیران و مست رنگ و بوست
۴
چند باشی بسته ظن و بعید از معرفت؟
طالب مغزی شو آخر چند گردی گرد پوست؟
۵
شاهد غیبی به معنی هست حاضر با همه
غافل کوته نظر چندین چرا در جست و جوست
۶
ای به گرد معصیت آلوده دامن عمرها
آب رحمت آمد آگه شو که وقت شست و شوست
۷
همنشینت خضر و در ظلمات جهلی گم شده
از عطش مردی و آب سلسبیلت در سبوست
۸
ای ز غفلت در حجاب سر وجه الله اگر
طالب دیدار حقی وجه حق روی نکوست
۹
می کشد عشقت نسیمی را و احیا می کند
عشق هستی سوز را با هر که هست این طبع و خوست
تصاویر و صوت

نظرات