
نیر تبریزی
شمارهٔ ۱۰۰
۱
گفتم رقم کنم به تو حال دل ملول
رشک آیدم که بر تو فتد دیدۀ رسول
۲
از پند عاقلانۀ مردم دلم گرفت
برقع فرو گشای که حیران شود عقول
۳
این نقد جان و این سرناز ار مصرا گر
یوسف کند بضاعت مزجاه من قبول
۴
وقت است اگر به داد من بینوا رسی
ای خضر ره که بار گرانست و من جهول
نظرات