نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۲۹۹

۱

پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز

به بام میکده خورشید زد علم برخیز

۲

گر از خمار سحرگاه سرگران شده‌ای

ز می عصا کن و از تکیه‌گاه غم برخیز

۳

جماعتی گهر شب چراغ می طلبند

مگر نصیب تو گردد شبی تو هم برخیز

۴

قبول زخم طلب خاصه مطیعانست

همین که بر تو کشیدند این رقم برخیز

۵

حقیقت همه کس ثبت در جریده اوست

به سهو حرف نیفتاده از قلم برخیز

۶

به سوی او چو روی گوش کن گران درتاز

به نزد او چو رسی لنگ کن قدم برخیز

۷

قدح ز دست بلا ما مدام می نوشیم

تو کز لطیفه غم می کشی الم برخیز

۸

تنک شراب هوایی به کوی عشق مگرد

ز پای زود درآیی ز جای کم برخیز

۹

گره چو نافه «نظیری » ز نیم ما بر کار

تو همچو نکهت از آن زلف خم به خم برخیز

تصاویر و صوت

نظرات