نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۳۰۴

۱

گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گریز

ور مسلط نیستی بر خود زسلطانی گریز

۲

فتنه دیو و پری را سر به جانت داده اند

اسم اعظم گر ندانی از سلیمانی گریز

۳

بر نصیب دیگران باید نشستن بی نصیب

حسن حورا گر زند راهت ز رضوانی گریز

۴

لحن خواهد شد شهیق و راح خواهد شد حمیم

لحن داودی گذار از راح ریحانی گریز

۵

تا عزیز مصر گردی قبله اخوان شوی

از زلیخا مشربان چون ماه کنعانی گریز

۶

لاابالی حکم ها راندن چرا بر زیردست؟

چند بی باکی به تنگ آیی به نادانی گریز

۷

منصفی کردن خطر دارد، به جهل اقرار کن

چون ز دانایی به تنگ آیی به نادانی گریز

۸

مصلحت از عقل برنا جو نه از نفس فضول

از شب ظلمت به سوی صبح نورانی گریز

۹

تا به خوبی مأمن جمعیت دل ها شوی

چون شکنج زلف خوبان در پریشانی گریز

۱۰

بر فلک خواهی برآیی از عنان کس را مران

گوی میدان ارادت شو ز چوگانی گریز

۱۱

تا نشان از حسن و قبح صورت خویشت دهند

در پناه آینه طبعان روحانی گریز

۱۲

از مسلمانان «نظیری » شد مسلمانان خراب

زین مسلمانان برآی و در مسلمانی گریز

تصاویر و صوت

نظرات