
نظیری نیشابوری
شمارهٔ ۳۱۷
۱
ای که نامه مینویسی سوی من فرمان نویس
خدمتی کز دست میآید مرا بر جان نویس
۲
دوستان تا نامه واکردن پریشان میشوند
لطف فرما هرکسی را نام بر عنوان نویس
۳
چند عرض آبرومندی به نام کشوری
در سر نامه نمی گنجیم بر پایان نویس
۴
گرد جور خویش و پیمان درست ما بگرد
هرکجا در جور نقصی هست بر پیمان نویس
۵
گر در آیینه نمی خواهی که بینی مثل خویش
آیتی از رشک و عنبر بر مه تابان نویس
۶
گرمی سودای ما تا هست این بازار هست
چشم من افشانگرست و روی تو ریحان نویس
۷
کلک روح افزای را در پرسش در رنجه ساز
یعنی از بهر «نظیری» نسخه درمان نویس
نظرات