نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

شمارهٔ ۸۴

۱

فخر والانسبتان از بند اوست

آنچه هرگز نگسلد پیوند اوست

۲

گردن شمشاد را زلفش بخست

سرو از آزادگان بند اوست

۳

گرچه شکل نیستی دارد دهانش

هستی جان ها ز شکرخند اوست

۴

نقض زلفش دایه بر عهدش شکست

گر شکستی هست در سوگند اوست

۵

طره اش را هست پیوندی به صلح

چین ابرو گرچه خویشاوند اوست

۶

هر شبم بی خواست می آید به خواب

بسترم مشگ و عبیرآگند اوست

۷

مشربش صفرای بیماران شکست

بوسه می خوش از ترنج و قند اوست

۸

زود آمیزش به مردم می کند

مشک را بو اندکی مانند اوست

۹

حسن گل بر باد حرمان زود رفت

هر که تمکینی ندارد بند اوست

۱۰

کینه کش از دوستان مهرجوی

طبع مغرور ز خود خرسند اوست

۱۱

بار تکلیفش ز دوش انداختم

گو بکش هرکس که حاجتمند اوست

۱۲

ظلم اخوان بر «نظیری » می کنند

معنی او بهتر از فرزند اوست

تصاویر و صوت

نظرات