نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۱۱۰

۱

روزی آخر رخت از پرده عیان خواهم کرد

خلق را در تو بحیرت نگران خواهم کرد

۲

خاک پایت که بود غالیه ی طره ی حور

سرمه ی دیده صاحبنظران خواهم کرد

۳

دست در سلسله ی خم بخمت خواهم زد

هر چه خواهد دل دیوانه چنان خواهم کرد

۴

سر گیسوی تو در دست صبا خواهم داد

در و دیوار جهان مشک فشان خواهم کرد

۵

ره درین شهر سرا تا بسرا خواهم جست

قطع این دشت کران تا بکران خواهم کرد

۶

ناتوانیم مبین کز مدد دولت عشق

هر چه کردن بتوان یا نتوان خواهم کرد

۷

هر چه گویند مگو برتر از آن خواهم گفت

هر چه گویند مکن بدتر از آن خواهم کرد

۸

شاید این گریه ی جانکاه تن از جا بکند

هر سحر سیلی ازین اشک روان خواهم کرد

۹

گفتم این لعل تو یا چشمه ی حیوان گفتا

جرعه ای نذر نشاط آخر از آن خواهم کرد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
بردیا
۱۴۰۲/۰۷/۰۱ - ۱۶:۲۵:۴۷
چه لطفی دارد این شعر !!