
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۱۵
۱
دل از پی خطا شد و گامی خطا نکرد
جان پیرو هواشد و کامی روا نکرد
۲
این عمر بی وفا مگرش خوی دوست بدار
کز ما گذشت غافل و رو بر قفا نکرد
۳
آوخ که دست مرگ گریبان جان گرفت
این نفس شوخ دامن شهوت رها نکرد
۴
نه دولتی بماند که از ما دریغ داشت
نه نعمتی گذاشت که بر ما عطا نکرد
۵
مشکل که بنده فرق کند طاعت از گناه
چندان عطا بدید که گویی خطا نکرد
۶
گر خاک تیغ روید و گر تیر باردابر
مرد و لای دوست حذر از بلا نکرد
۷
توحید اگر طلب کنی از عشق جو که عقل
چون احولان تمیز یکی با دو تا نکرد
۸
فردا سزد به آتش اگر سوزمش نشاط
این دل به روزگار من اکنون چهها نکرد
تصاویر و صوت

نظرات