
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۲۸
۱
آنکه کین ورزد به من آگه ز مهر من نشد
ورنه کس بیموجبی با دوستان دشمن نشد
۲
گر مراد خویش خواهی بر مراد دوست باش
من به کام او نبودم او به کام من نشد
۳
عشق گستاخی طلب جو تا انالله بشنوی
ورنه صحن کعبه کم از وادی ایمن نشد
۴
آتش نمرود گل آورد گرنه بر خلیل
خاک قدس و آب زمزم هیچگه گلشن نشد
۵
باش تا سر برزند خورشید ما از باختر
کلبهٔ ما گر ز مهر خاوری روشن نشد
نظرات