
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۴
۱
آب گو بگذر ز سر این خانه را
وقت شد، ویران کن این ویرانه را
۲
صوفیان مستند و زاهد بی خبر
از که پرسم من ره میخانه را
۳
شعله ی شمع است کاتش زد بجمع
خواجه گر سوزد چه غم پروانه را
۴
مست آن بزمم که مستانش کنند
ز آب شمشیر تو پر پیمانه را
۵
عشق نوبت میزند بر بام قصر
کز هوس خالی کنید این خانه را
۶
آشنایی حلقه بر در میزند
کیست تا بیرون کند بیگانه را
۷
خطبه میخواند بنام دوست عشق
ای خرد کوتاه کن افسانه را
۸
عشق با دیوانگی! حاشا نشاط
عشق عاقل میکند دیوانه را
نظرات