
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۴۲
۱
عقل با عشق کی شود دمساز
نبرد صرفه سحر از اعجاز
۲
تا چه فرمان رسد ز درگه دوست
سر نهادم بر آستان نیاز
۳
دل زکف رفته، جان رسیده بلب
چشم بر راه و گوش بر آواز
۴
هیچ حاجت بعرض حاجت نیست
با خداوند گار بنده نواز
۵
صید از بهر امتحان آرند
گاه کوتاه رشته گاه دراز
۶
جز بکامش اگر تو گام نهی
رشته خواهد کشید صید انداز
۷
کعبه از سومنات میجویند
این گروه مجاوران حجاز
۸
رخت از بحر برده سوی سراب
از حقیقت سپرده راه مجاز
۹
لب ببستیم و کلک بشکستیم
تا کی از پرده برفتند این راز
۱۰
کوته آخر شود فسانه ی خصم
دولت شهریار باد دراز
۱۱
زین حکایت کناره گیر نشاط
که نهایت ندارد این آغاز
۱۲
پرده بر عشق می نشاید بست
عشق خود آتشیست پرده گداز
نظرات