نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۱۵۲

۱

شکر نعمت آورم یا عذر ار تقصیر خویش

منت از تقدیر تو یا خجلت از تدبیر خویش

۲

ترک هر تدبیر شد تدبیر ما در بندگی

تا تو دانی و خدایی خود و تقدیر خویش

۳

دانه تا پنهان نسازد هستی خود را بخاک

ابر رحمت کی کند پیدا در آن تأثیر خویش

۴

خاک شو تا بر تو اندازد نظر آن چشم پاک

ورنه کس بر سنگ کی ضایع گذارد تیر خویش

۵

بیقراری سر زلفش نه از باد صباست

یک جهان دیوانه دارد در خم زنجیر خویش

۶

در نگاهی از پس سد خشم ذوق دیگر است

حسن در تسخیر دل داند نکو تدبیر خویش

۷

عاقلان گویند آسانی به از دشواری است

چون خرابی سهلتر، کوشم چه در تعمیر خویش

۸

دیده بر روی جوان به گوش بر گفتار پیر

در جوانی این سخن دارم بیاد از پیر خویش

تصاویر و صوت

نظرات