نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۸۷
۱
دوشینه بر مراد دل آمد بسر شبم
ذکر خدا و شکر خداوند بر لبم
۲
ساقی بریز باده بر آیین گریه ام
مطرب بساز نغمه بآهنگ یاربم
۳
یا رب تو آگهی تو که در سر نبود و نیست
هرگز هوای حشمت دنیا و منصبم
۴
گفتم نهم بخاک دری سر و گر نه چیست
از احتمال کشمکش دهر مطلبم
۵
گفتم که ساغری کشم از صاف بندگی
دست زمانه خاک فشاند بمشربم
۶
دیوانه را چه حاصلی از رایء قلان
باید بعشق خواند حدیثی زمذهبم
۷
آخر برون زخود قدمی مینهم نشاط
بر در زخیل شاه ستاده ست مرکبم
نظرات