
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۸۹
۱
من نه آنم که دل آزرده ز بیداد شوم
هر ستم را کرمی بینم و دلشاد شوم
۲
تا توانی بخرابی من ای عشق بکوش
من نه آنم که از این پس دگر آباد شوم
۳
از عتابی که بیادش دهدم خوشتر چیست
ستم آنست که یکباره من از یاد شوم
۴
اگرش جانب گلزار گذاری بفتد
سر کنم نغمه و تا خانه ی صیاد شوم
۵
آبروی دو جهان جویم و از آتش عشق
خاک سازم تن و در راه تو بر باد شوم
نظرات