
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۱۹۵
۱
روزی که نبینند نشانی بجهانم
از خاک در میکده جویند نشانم
۲
جانم بلب و جام لبالب ز شراب است
شاهد ببرم به که شهادت بزبانم
۳
تا خاک وجودم بکجا باد کشاند
امروز که خاک قدم باده کشانم
۴
از کنج خرابات بجایی نبرم رخت
گر خلد برین است که من باز برآنم
۵
من چیستم از من چه گناهی چه ثوابی
نه در خورد و زخ نه سزاوار جنانم
۶
پی پرده نهان است زهی روی نگارم
ناگفته عیان است زهی راز نهانم
۷
من هیچم و از هیچ بجز، هیچ نیاید
گفتند چنین باشم و کردند چنانم
۸
از من چه اقامت طلبی روز رحیلش
او میرود و میبرد از دست عنانم
۹
یاران نشاطند ز دوران جهان شاد
من شاد بدوران شهنشاه جهانم
نظرات