
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۰۵
۱
بر آن سرم که به پیمانه دست بگشایم
غبار، عقل ز رخسار عشق بزدایم
۲
گهی بطره ی ساقی کهن بگیسوی چنگ
گره ببندم و از کار بسته بگشایم
۳
مرا نه دست ستیزی بود نه پای گریز
اگر بخشم بر آیی بعجز باز آیم
۴
مرا بدست خضیبت چه جای پنجه، ولی
بخون خویش توانم که پنجه آلایم
۵
پی قبول تو آراست هر کسی خود را
من از قبول تو خود را مگر بیارایم
۶
هزار بادیه پیموده ام بدین امید
که در سرای مغان جرعه ای بپیمایم
۷
گرفتم اینکه نعیم جهان بکام من است
روان بکاهم تا چند و تن بیفزایم
تصاویر و صوت

نظرات