
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۲۶
۱
گر نمیخواهی غمینم ساختن،شادم مکن
ور نمیخواهی خرابم کردن، آبادم مکن
۲
چند، گه نومید باید بود، گه امیدوار
یا فراموشم مکن ای دوست یا یادم مکن
۳
زحمت از خاک درت بردن بمردن خوشتر است
سهل باشد یک دو روز ای خواجه آزادم مکن
۴
نیست دل آگه، اگر دارد زبانم شکوه ای
بشنوی گر ناله ام، گوشی بفریادم مکن
۵
نکته آموز ملایک بین، سبق خوانان عشق
من همین قابل نبودم، عیب استادم مکن
۶
مدح آن رخسار گو کز جلوه ای دل میبرد
عیب من ناصح که دل از یک نگه دادم مکن
۷
من نمیدانم غم است این کز تو دارم یا نشاط
تا غمینم میتوانی داشتن شادم مکن
تصاویر و صوت

نظرات
نجوا