
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۶۱
۱
بیا دور ساقی بگیریم جامی
که دوران گردون نگردد به کامی
۲
بیا و بیاسا به میخانه کآنجا
نه گنجی نه رنجی، نه ننگی نه نامی
۳
بیا تا ببینی به رویی و مویی
چه خواهی ز صبحی چه جویی ز شامی
۴
بنازم به بزمی که سازند سرخوش
یکی را به سنگی یکی را به جامی
۵
بهاری که بینی خزان دارد از پی
اگر مرغ شاخی اگر صید دامی
۶
سحر خفته بودند یاران دریغا
که باد صبا داشت از وی پیامی
۷
غم اوست امروز و فرداست دوزخ
کشندم به آتش از آتش که خامی
۸
من از تو، تو از من گریزی نباشد
مرا خواجه باید تو را هم غلامی
۹
نشاطا بهارت خزان دارد از پی
اگر مرغ شاخی وگر صید دامی
تصاویر و صوت

نظرات