
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۶۸
۱
من فاش کنم غم نهانی
حاشا نکنم که خود تو دانی
۲
با تو بزبان چه راز گویم
هم راز منی تو هم زبانی
۳
نیک و بد من تو میشناسی
بد راهم و نیک میتوانی
۴
گر شهد رواست میفرستی
گر زهر سزاست میچشانی
۵
جانم ببری و غم ندارم
زیرا که تو خوبتر زجانی
۶
خصم تنی و حبیب روحی
درد دلی و طبیب جانی
۷
کز دل شکنی تو جای شکر است
کارام دل شکستگانی
۸
هر گونه که خواهیم چنان کن
زانگونه که خواهمت چنانی
۹
غمخوار نشاط جز تو کس نیست
آخر نه تو یار بیکسانی
نظرات