
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۲۸۴
۱
سقی من وابل لامن طلالی
بوادی الطف ار باع المعالی
۲
خوشا و خرما روزی که بینم
مطایا ناتساق الی الرحالی
۳
فهل لی ناقة الاغرامی
و هل لی رخله الا ابتهالی
۴
پرستاران پی درمان دردم
سکونی لیس الا فی ارتحالی
۵
طبیبان خسته از تدبیر رنجم
دوائی من عقام لا عضالی
۶
قفس را رخنهها افتاده بر تن
تو نیز ای مرغ جان بگشای بالی
۷
خلیلی خلنی حتی اموتا
چه سود از زندگی غیر از وبالی
۸
حیات جاودان جوییم خوشتر
فلایبقی لک الدنیا و لالی
۹
هوسها در سر افتادست از تن
عقود فی شکال من جبالی
۱۰
دریغا عقلها مغلوب نفس است
و قد تعلو النساء علی الرجالی
۱۱
خیال نیکوان باری نکوتر
چو عالم نیست یکسر جز خیالی
۱۲
نشاط از طعن بیدردان میندیش
معالی العز مختلف المعالی
نظرات