
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۶۱
۱
مثال این تن خاکی و خاک، آب و حباب است
بیار باده که بنیاد روزگار بر آب است
۲
خروش ناله ی مرغان زچشم نرگس بستان
ببرد خواب و دریغا که خواجه باز بخواب است
۳
زبان سوسن پیغام یار گوید و شادم
که گوش خلق نه در خورد استماع خطاب است
۴
حدیث تلخ نیاید برون از آن لب شیرین
عطا برد زتو آنکس که مستحق عتاب است
۵
امید گاه منی چون تو، کس شگفت ندارد
که با هزار گناهم هنوز امید ثواب است
۶
نسیم باغ نشاط آورد، گذر گه این باد
مگر ز خاک در خسرو سپهر جناب است
۷
هزار بارم اگر سد عتاب آید از این در
بمقتضای سؤالم هنوز امید جواب است
نظرات