نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

شمارهٔ ۷۳

۱

زان شعله که در دلم نهان است

افسرده زبانه ی زمان است

۲

گر دود بر آید از نهادم

این سوزنه در خور بتان است

۳

اندام تو گلبنی که خارش

خارا و حریر و پرنیان است

۴

آسایش دوستان از این است

آرایش بوستان از آن است

۵

نتوانم از او کناره جویم

هر جا منم او میان جان است

۶

آسوده ز قصد رهزنانم

کاین راه نه راه کاروان است

۷

زنهار منه قدم بر این در

با عقل، که عشق پاسبان است

۸

بار غم عشق نیکوان را

بهتر کشد آنکه ناتوان است

۹

گر خواری دوستان پسندند

این خار گلیش در میان است

۱۰

ور عزت دشمنان بخواهند

این گل خطریش از خزان است

۱۱

جستم ز نشاط اثر در آن کوی

گفتند سگی در آستان است

تصاویر و صوت

دیوان نشاط اصفهانی به کوشش دکتر حسین نخعی - تصویر ۹۵

نظرات