
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۸۰
۱
هر کرا دل با خدای مطلق است
ناخدا موج است و دریا زورق است
۲
غرقه در دریا همی جوید کنار
چون کند آن کو بخود مستغرق است
۳
نیست باید شد زخود تا هست شد
سلب خود از خود حدیثی مغلق است
۴
جان زجانان، تن زخاک آمد پدید
هر کجا فرعی ز اصلی مشتق است
۵
تن بخاک و جان بجانان شد حجاب
هر مقید احتجاب مطلق است
۶
تن چو بی جان شد بپیوندد بخاک
جان چوبی تن شد بجانان ملحق است
۷
طلعتش گویی بر آمد از نقاب
کابرویش مانا هلال مشرق است
۸
نور را ظلمت عیان سازد نشاط
آنکه باطل دید بینای حق است
نظرات