
نشاط اصفهانی
شمارهٔ ۸۴
۱
مثال هستی با نیستی روان و تن است
روان حقیقت هستی و نیستی بدن است
۲
نه صرف هست هویدا نه صرف نیست پدید
نمایش خوش از آمیزش دو مقترن است
۳
نه هست نیست شدستی نه نیست هست شود
نه حق جهان نه جهان حق نه جای این سخن است
۴
مرا چه حد که بگویند آن من است و من او
هر آنچه هست وی است و هر آنچه نیست من است
۵
نه عکس شخص و نه ظل و نه موج بحر و نه یم
که ظل و شخص و نم و بحر جمله خویشتن است
۶
بگوش کس نرود این حدیث نغز نشاط
بدل بگو، نه بهر دل، دلی که ممتحن است
نظرات