نظامی

نظامی

بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد

۱

نخستین بار گفتش کَز کجایی‌؟

بگفت از دار ملک آشنایی

۲

بگفت آن جا به صنعت در چه کوشند‌؟

بگفت انده خرند و جان فروشند

۳

بگفتا جان‌فروشی در ادب نیست!

بگفت از عشق‌باز‌ان این عجب نیست

۴

بگفت از دل شدی عاشق بدین‌سان‌؟

بگفت از دل تو می‌گویی، من از جان

۵

بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟

بگفت از جان شیرینم فزون است

۶

بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب‌؟

بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب‌؟

۷

بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک‌؟

بگفت آن گه که باشم خفته در خاک

۸

بگفتا گر خرامی در سرایش‌؟

بگفت اندازم این سر زیر پایش

۹

بگفتا گر کند چشم تو را ریش‌؟

بگفت این چشم دیگر دارمش پیش

۱۰

بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ‌؟

بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ

۱۱

بگفتا گر نیابی سوی او راه‌؟

بگفت از دور شاید دید در ماه

۱۲

بگفتا دوری از مه نیست در خور

بگفت آشفته از مه دور بهتر

۱۳

بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟

بگفت این از خدا خواهم به زاری

۱۴

بگفتا گر به سر یابیش خوشنود‌؟

بگفت از گردن این وام افکنم زود

۱۵

بگفتا دوستیش از طبع بگذار

بگفت از دوستان ناید چنین کار

۱۶

بگفت آسوده شو‌، کاین کار خام است

بگفت آسودگی بر من حرام است

۱۷

بگفتا رو صبوری کن در این درد

بگفت از جان صبوری چون توان کرد‌؟

۱۸

بگفت از صبر کردن کس خجل نیست

بگفت این، دل تواند کرد، دل نیست

۱۹

بگفت از عشق کارت سخت زار است

بگفت از عاشقی خوش‌تر چه کار است؟

۲۰

بگفتا جان مده بس دل که با اوست

بگفتا دشمنند این هر دو بی‌دوست

۲۱

بگفتا در غمش می‌ترسی از کس‌؟

بگفت از محنت هجران او بس

۲۲

بگفتا هیچ هم‌خوابیت باید‌؟

بگفت ار من نباشم نیز شاید

۲۳

بگفتا چونی از عشق جمالش‌؟

بگفت آن، کس نداند جز خیالش

۲۴

بگفت از دل جدا کن عشق شیرین

بگفتا چون زیم بی‌جان شیرین‌؟

۲۵

بگفت او آن من شد زو مکن یاد

بگفت این کی کند بیچاره فرهاد‌؟

۲۶

بگفت ار من کنم در وی نگاهی‌؟

بگفت آفاق را سوزم به آهی

۲۷

چو عاجز گشت خسرو در جوابش

نیامد بیش پرسیدن صوابش

۲۸

به یاران گفت کز خاکی و آبی

ندیدم کس بدین حاضر جوابی

۲۹

به زر دیدم که با او بر نیایم

چو زرش نیز بر سنگ آزمایم

۳۰

گشاد آن گه زبان چون تیغ پولاد

فکند الماس را بر سنگ بنیاد

۳۱

که ما را هست کوهی بر گذرگاه

که مشکل می‌توان کردن بدو راه

۳۲

میان کوه راهی کند باید

چنانک آمد شد ما را بشاید

۳۳

بدین تدبیر کس را دست‌رس نیست

که کار تو است و کار هیچ کس نیست

۳۴

به حق حرمت شیرین دل‌بند

کز این بهتر ندانم، خورد سوگند

۳۵

که با من سر بدین حاجت درآری

چو حاجت‌مند‌م این حاجت برآری

۳۶

جوابش داد مرد آهنین‌چنگ

که بردارم ز راه خسرو این سنگ

۳۷

به شرط آن که خدمت کرده باشم

چنین شرطی به جای آورده باشم

۳۸

دل خسرو رضای من بجوید

به تَرک‌ِ شکرِ شیرین بگوید

۳۹

چنان در خشم شد خسرو ز فرهاد

که حلقش خواست آزردن به پولاد

۴۰

دگر ره گفت از این شرطم چه باک است

که سنگ است آن چه فرمودم نه خاک است

۴۱

اگر خاک است چون شاید بریدن

و گر برد کجا شاید کشیدن

۴۲

به گرمی گفت کآری شرط کردم

و گر زین شرط برگردم نه مَردَم

۴۳

میان دربند و زور دست بگشای

برون شو دست‌برد خویش بنمای

۴۴

چو بشنید این سخن فرهاد بی‌دل

نشان کوه جست از شاه عادل

۴۵

به کوهی کرد خسرو رهنمونش

که خواند هر کس اکنون بیستونش

۴۶

به حکم آن که سنگی بود خارا

به سختی روی آن سنگ آشکارا

۴۷

ز دعوی‌گاه خسرو با دلی خوش

روان شد کوه‌کن چون کوه آتش

۴۸

بر آن کوه کمرکش رفت چون باد

کمر دربست و زخم تیشه بگشاد

۴۹

نخست آزرم آن کرسی نگه داشت

بر او تمثال‌های نغز بنگاشت

۵۰

به تیشه صورت شیرین بر آن سنگ

چنان بَر زد که مانی نقش ارژنگ

۵۱

پس آن گه از سنانِ تیشهٔ تیز

گزارش کرد شکل شاه و شبدیز

۵۲

بر آن صورت شنیدی کز جوانی

جوان‌مردی چه کرد از مهربانی

۵۳

وز آن دنبه که آمد پیه‌پرورد

چه کرد آن پیرزن با آن جوان‌مرد

۵۴

اگر چه دنبه بر گرگان تله بست

به دنبه شیرمرد‌ی زان تله رست

۵۵

چو پیه از دنبه زانسان دید بازی

تو بر دنبه چرا پیه می‌گدازی‌؟

۵۶

مکن کاین میش دندان پیر دارد

به خوردن دنبه‌ای دل‌گیر دارد

۵۷

چو برج طالعت نآمد ذنب‌دار

ز پس رفتن چرا باید ذنب‌وار‌؟

تصاویر و صوت

خمسهٔ نظامی به تصحیح حسن وحید دستگردی » تصویر 127

نظرات

user_image
هومن
۱۳۸۶/۱۲/۲۰ - ۱۲:۱۸:۲۷
فکر می کنم بدون اغراق این زیبا ترین مناظره در شعر پارسی باشد
user_image
مینا
۱۳۸۸/۰۹/۱۲ - ۰۰:۴۱:۵۱
به حاشیه قبلی می گویم که این تنها یکی از بهترین مناظره های ادبیات ماست. من این مناظره را بعد از سال ها برای تکرار حسی که بار اول برایم به وجود آمد،خواندم. به راستی که بیان استادانه ی دنیای عشق شرق هست.
user_image
اسدالله
۱۳۸۹/۰۹/۱۵ - ۰۴:۱۲:۵۸
این بهترین مناظره است
user_image
حسین
۱۳۸۹/۰۹/۱۵ - ۰۵:۲۶:۵۴
من که هرچند بار این رو میخونم سیر نمیشم
user_image
افروز
۱۳۸۹/۰۹/۲۶ - ۰۶:۴۸:۵۹
این مناظره بقدری شیوا ودلنشینه که به جرات میتونم بگم بعد از گذشت 13سال از اولین باری که این شعر رو در کتاب ادبیات دبیرستان خوندم هیچ شعری اینقدر در ذهنم ماندگار نشده و جای بسی افسوس که چرا دیگه عشقهای اینچنین زلال پیدا نمیشه یا خیلی کم وجود داره.
user_image
ava
۱۳۸۹/۱۱/۱۱ - ۱۰:۴۰:۴۹
من این شعر رو حفظ بودم ولی مدتی بود از ذهنم رفته بود و امروز که دوباره خوندمش خیلی خوشالم آوا فرّخی
user_image
narie
۱۳۸۹/۱۱/۱۵ - ۱۲:۲۵:۳۲
این یکی از قشنگ ترین شعرهایی هست که من تاحالا خوندم اینجاست که فرق عاشق واقعی و دروغی مشخص میشه
user_image
هورمان
۱۳۹۰/۰۱/۱۶ - ۱۸:۳۴:۰۵
زیباترین و دلنشین ترین مناظره ادبیات فارسی.باعث افتخاره همچین اثری در زبان مادری من.هربار می خونمش اشک تو چشام جمع میشه.درود بر نظامی
user_image
فرشاد
۱۳۹۰/۱۰/۰۱ - ۱۱:۱۹:۵۷
بچه ها اگه مناظره مثل این یا بهتر سراغ دارین بگید ما هم بخونیم.خدا نظامی رو رحمت کنه.
user_image
مرضیه
۱۳۹۱/۰۱/۱۴ - ۱۶:۵۴:۰۲
این‏ ‏شعر‏ ‏مورد‏ ‏علاقة‏ ‏منه‏ مثل‏ ‏این‏ ‏تا‏ ‏حالا‏ ‏نخوندم
user_image
mohadec
۱۳۹۱/۰۱/۱۷ - ۰۵:۵۹:۱۰
فوق العاده بود اما کاشکی فرهاد نمی مرد و به شیرین می رسید.
user_image
محمد
۱۳۹۱/۰۳/۲۷ - ۱۳:۴۸:۰۲
زیباترین حرفهای یک عاشق را از زبان نظامی گنجوی می توان شنید و بس !
user_image
نانی کریمی
۱۳۹۱/۰۶/۰۱ - ۰۴:۵۲:۰۷
واقعآ فوق العادست.من بارها و بارها خوندمش.مخصوصآ این بیت گل سرسبد شعره:بگفت ار من کنم در وی نگاهیبگفت آفاق را سوزم به آهـــی...ازین که یک ایرانی هستم و ادبیاتم اینچنین غنی و زیباست خوشحالم و مفتخر.
user_image
الی
۱۳۹۱/۰۶/۱۴ - ۰۰:۳۲:۳۷
سلام من میخواستم درجواب محدث بگم که همه خسرو وشیرین که بخونی میبینی که عشق خسرو به شیرین ومتقابلا شیرین به خسرو اونقدر بیشتر وعمیقتره که چاره ای نیست جز اینکه متاسفانه فرهادبمیره .
user_image
عاطفه
۱۳۹۱/۰۶/۱۴ - ۰۳:۴۴:۵۷
بی‌نهایت زیبا. در حاشیه‌ی پنجم نوشته شده بود که این عشق‌ها کم‌اند. به قول آقای اسماعیل امینی، شاعر و منتقد، اگر این عشق‌ها زیاد بود که عادی می‌شد یا دست کم این شور و شکوه نبود.
user_image
مصطفی
۱۳۹۱/۰۷/۲۷ - ۱۰:۳۶:۴۶
این یک مناظره ساده نیست بلکه توصیفات نابی از عشق در آن گنجانده شده ،عاقل به ماه اشارت می کند نادان به نوک انگشت می نگرد
user_image
مینا
۱۳۹۱/۱۰/۱۶ - ۲۱:۳۲:۵۶
این شعر در کتاب ادبیات فارسی پیش دانشگاهی بود. یادم میاد بعد از اینکه دبیرمان خواندن شعر را به پایان برد، کلاس از فرط حیرت از این توصیف بی نظیر از عاشقی، تا 2 دقیقه در سکوت مطلق فرو رفته بود.
user_image
پارمیدا
۱۳۹۱/۱۰/۳۰ - ۱۳:۲۴:۵۱
من عاشق فرهادم عاشق ترین فردی که دیدم.اما اگه فرهاد نمیمرد و به شیرین میرسید کماکان عزیز بود اما اسطوره ای با این قدرت در عشق نبود
user_image
زهرا
۱۳۹۲/۰۳/۰۶ - ۱۵:۳۲:۲۵
منم مثل همه ی شما عاشق این شعرم -اما اخه مگه نمیگن دل به دل راه داره...نامردیه
user_image
فرهاد
۱۳۹۲/۰۳/۰۷ - ۱۸:۴۶:۱۳
از دوستان ممنون خواهم بود اگر توضیحاتی در معنی 6 بیت آخر بدهند.
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۰۷:۱۴:۳۰
گفت هر شب اورا چون ماه میبینی گفت آری اما خواب کجا من کجا ؟
user_image
شکوه
۱۳۹۲/۰۳/۰۹ - ۱۶:۵۰:۲۸
بگفت آشفته از مه دور بهتر اشاره دارد به نگاه کردن و اصطلاحا زل زدن دیوانه در ماه
user_image
رحیمی
۱۳۹۲/۰۳/۲۹ - ۰۲:۵۰:۳۹
اکر تمام خمسه رادریک پله ترازو وتنها مناظره خسرو وفرهاد درپله دیگر باز هم شاید جندین برابر مناظره گرانی کند.
user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۲/۰۴/۱۶ - ۰۲:۳۸:۱۲
نخست اینکه این قشنگ ترین مناظره دو انسان در جهان در همه قرون و اعصار است ، منظر حکمرانی که در عین قدرت ، رقیب عشقی را بجای دوئل واقعی به دوئل معنوی دعوت می کند و در این مبارزه اسلحه ای را که خود دارد در اختیار او نیز می گذارد غافل که حریف با این سلاح قدرتمند تر از اوست . دوّم ، نشانی را که فرهاد می خواهد ، خسرو بدرستی بدو می نمایاند امّا شما آنرا به اشتباه بازگو می کنید ! به کوهی کرد خسرو رهنمونش که خواند هرکس اکنون بیستونش و نه بی ستونش گرچه رشته کوه بیستون در شمال کرمانشاه فعلی ، بی ستون است لیکن در نام بردن به گونه درست ، بیستون می شود
user_image
دیانا
۱۳۹۲/۰۷/۳۰ - ۱۳:۲۶:۴۲
اولین بار این شعرو توی دبستان شنیدم.برادرم داشت واسه امتحان میخوندش بهم نشونس داد.از اون موقع خیلی منتظر بودم برسم دبیرستان که ببینم این شعر مال کدوم ساله و باز بخونمش...این قشنگ ترین شعریه که توی عمرم شنیدم...
user_image
دیانا
۱۳۹۲/۰۷/۳۰ - ۱۳:۲۸:۱۲
حتی با خوندن این شعر ادم میتونه عشق فرهاد رو حس کنه...
user_image
مظلومی
۱۳۹۲/۰۸/۱۷ - ۱۴:۴۷:۰۲
در بیتبگفتا دوری از مه نیست در خوربگفت آشفته از مه دور بهترآنگونه که دوستان مستحضرنددر قالب مثثوی ابیات دارای دومصرع هم قافیه اند که در این مصرع رعایت نشده است به نظر میرسدکه اصل بیت دوازدهم این بیتچنین باشدبگفتا دوری از مه نیست در خور بگفت آشفته به از مه شوددور
user_image
پویا
۱۳۹۲/۰۸/۱۹ - ۰۵:۴۱:۰۸
اززیارت مجدداستاد مظلومی مشعوف شدیم استاد مسلم عروض و تفسیر شعر من باز همه تن چشم می شوم وسرتا پا گوش به یاد دورانی که برای بیت بیت اشعاری که می خواندید وتحلیل می کردید اشک می ریختیم حال دستم از دامن تان کوتاه است ترا خدا ادرس بگذاریددوست تان داریم شاگرد ته کلاسی پویا
user_image
ویداامانی
۱۳۹۲/۰۸/۲۹ - ۱۰:۱۷:۰۳
این مناظره بودن اغراق یکی از بهترینهای شعروادب فارسیست.من هروق یاد عشق وعاشقی میفتم این مناظره رو میخونم تا یادم بیفته که رسیدن ب معشوق مشکلات زیادیم داره
user_image
روژینا
۱۳۹۲/۰۹/۰۴ - ۱۱:۱۷:۰۹
من عاشق این شعرم ... واقعا روانی شم !!!!
user_image
پیمان کورانی
۱۳۹۲/۱۰/۰۵ - ۰۷:۱۱:۲۴
من به عشق فرهاد واقف هستم و عشقم تو عشاق فرهاد و مجنون است ولی جنس زن جماعت خراب البته خانم ها به خود نگیرند با اون ها نیستم با شیرین نامرد هستم البته شیرین برای من از تلخ هم تلخ تر هست من تا چند وقت پیش نمی دونستم شرین این کاره است فرهاد و گیر اورده
user_image
الناز
۱۳۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۴:۴۹:۲۳
من عاشق این مناظرم اصلا از خوندش خسته نمیشمنمیدونم چیش باعث شده که من انقد جذبش شم
user_image
نهال
۱۳۹۲/۱۲/۰۲ - ۰۹:۲۲:۴۱
روژینا خانم جدی گرفتیاااااایه شعره فقط.البته یه شعر بسیار زیبا...
user_image
محمد خسروی
۱۳۹۳/۰۱/۰۸ - ۲۰:۵۹:۳۴
این شعر تقابل ثروت و قدرت با عشق خالصانه رو نشون میده و حقیقت اینه که دنیای دنی ظرف وصال به محبوب نیست و تا بوده همین بوده .امثال خسرو همیشه برندن و امثال فرهاد همیشه بازنده.تلخه چون حقیقته.شهریار تبریزی هم توی یکی از اشعارش میگه کاش به جای این ذوق و حال سیم و زر داشتم تا به محبوبم میرسیدم.چیزی که در انتهای داستان میمونه تنهاییه و البته ترحم دیگران.......
user_image
masoud
۱۳۹۳/۰۱/۰۹ - ۰۰:۴۱:۵۷
با سلام خدمت همه دوستان عزیز، بدون شک این مناظره و کلن سروده هایی از این قبیل بسیار زیبا اند و من واقعا عاشق سروده هایی راجع به شیرین و فرهادم بسیار عالی و قابل افتخار ولی نباید از یاد برد که بزرگترین سراینده مناظره پروین و به جرات میشه گفت با خوندن اون مناظره ها آدم حیرت زده میشه از این چطور اون رو سروده کم لطفی اگه پروین دست کم گرفته شه حتما بخونید مناظره هاش رو قول میدم مو به تن آدم سیخ میشه.،.
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۵/۰۴ - ۰۳:۲۹:۱۳
بیت پایانی در نسخۀ چاپ هرمس 1385، بر پایۀ چاپ مسکو، چنین است:چو برج طالعت نآمد ذنب‌دار/ ز پس رفتن چرا باید ذنب‌وار
user_image
امیرحسین
۱۳۹۳/۰۶/۱۶ - ۱۳:۲۱:۳۹
گر نگردی بی خبر از جسم و جان کی خبر یابی ز جانان یک زمان؟مرگ فرهاد زیبایی این شعر رو دو چندان کرده و آن را بهترین مناظره ی تاریخ ادبیات پارسی تبدیل کرده
user_image
شهناز
۱۳۹۳/۰۶/۱۸ - ۲۳:۱۳:۴۴
نمودونم چندمین باره که این مناظره رو می خونم. هر بار به اندازه یک ابر دلم می گیره. یکی از زیباترین مناظره های عاشقانه شعر فارسیه. درود بر نظامی
user_image
نارین
۱۳۹۴/۰۱/۱۱ - ۱۰:۰۳:۱۸
خیلی عالی بود چندین بار خوندمش
user_image
Faroogh
۱۳۹۴/۰۱/۱۶ - ۰۴:۰۱:۴۶
سلام به همه دوستاناین شعر یکی از پر محتوا ترین شعرهای فارسی هستش و من هم مثل بقیه دوستان هر چند بار که میخونمش بازم دوست دارم یه بار دیگه بخونمشیاد دوران دبیرستان بخیر94/01/17
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۲۶ - ۰۵:۱۵:۰۷
تا به امروز... در سایت گنجور و این همه گنجینه اشعرش... ندیده بودم که شعری چنان پر طرفدار باشد و همه از دم ازش تعریف کنند... و جا داره که من هم از این شعر فرا زمینی و ناب به زبان و فهم اندک خود تعریفی کنم و تشکری از همه ی عزیزان و سروران طرفدار شعر و ادبیات ایران کهن... زنده باد عشق های پاک... عشق های فرهادی...
user_image
فرهاد
۱۳۹۴/۰۴/۲۸ - ۰۳:۰۱:۲۲
ممنون از بذل محبتان دوستان نسبت به بنده.زندگی بی عشق یا مردن به جرم عاشقی/ گاهی قبر در دل تاریخ قابت میکند
user_image
مجید میرزادوستی
۱۳۹۴/۰۵/۱۶ - ۰۷:۵۹:۳۶
به نظر من هم این مناظره بهترین مناظره فارسی باشه مناظره محتسب و مست پروین اعتصامی هم قشنگه ولی این مناظره با همه مناظره ها فرق داره
user_image
مینا
۱۳۹۴/۰۶/۲۱ - ۱۲:۲۲:۳۹
یکی از شعر های زیبا و پر معنی فارسی.شعر موسی و شبان از مولانا هم بسیار زیباست
user_image
پوریا
۱۳۹۴/۰۷/۱۹ - ۱۳:۲۵:۳۸
نظامی هان و هان تا زنده باشی چنان خواهم چنان کافکنده باشی
user_image
حمید
۱۳۹۴/۰۹/۰۴ - ۰۷:۰۱:۵۷
من شعرهای زیادی خوندم این مناظره یکی از بهترین و روانترین شعرهای ماست .خیلی لذت بخشه.انسان رو میبره تو حس.
user_image
پانیذ
۱۳۹۴/۰۹/۱۳ - ۱۴:۱۷:۰۲
سلام آیا فرهاد در این مناظره ( او ان من شد زو مکن یاد...) برای نخستین بار فهمید خسرو شیرین را دوست دارد؟
user_image
جباری
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۰۴:۳۱:۰۵
بنده این شعر را در نسخه وحید نگاه نکرده‌ام که مقایسه کنم. اما به نظر می‌رسد بیت «گفت ار من کنم در وی نگاهیبگفت آفاق را سوزم به آهی» در جایگاه منطقی خود، یعنی پیشتر قرار نگرفته است.
user_image
آذری
۱۳۹۴/۱۰/۲۰ - ۰۳:۴۴:۴۵
درود ها بر مردمان آذرآبادگان،که شاعران بلند پایه همانند نظامی و خاقانی و صائب تبریزی پرورش داده و تقدیم ادبیات فارسی کرده انداین خودش نشانه آن است که این مردم فرهنگ ایرانی خودرا طی هزاران سال یورش و غارت دشمنان حفظ کرده اند.
user_image
کیوان علایی
۱۳۹۵/۰۲/۱۳ - ۲۳:۳۱:۰۴
من گریستم. با تمام وجودم
user_image
کیوان علایی
۱۳۹۵/۰۲/۱۳ - ۲۳:۳۲:۱۶
درود بر روح نظامی عزیز که هرگز نمرده است
user_image
امیررضا یاقوتی
۱۳۹۵/۰۵/۰۶ - ۰۵:۱۷:۵۶
بگفتا گر کنم در وی نگاهی..... بگفت آفاق را سوزم به آهی تنها بیتی است که در این مناظره بیانگر ضعف فرهاد در برابر خسرو است ...... بیت خیلی جالبی است
user_image
فرهاد
۱۳۹۵/۰۷/۱۲ - ۰۷:۲۳:۱۸
درود و فراوان درود....این مناظره به درستی یکی از بهترین مناظره های عاشقانه شعر پارسی است که حکیم نظامی سروده اند...در جواب دوست عزیزمان جناب مظلومی که بدرستی شعر رو تقطیع کردند باید به عرض برسانم هم قافیه کردن این کلمات در ادبیات کهن بسیار معمول بوده است و در جای جای شاهنامه میتوان بدان رسید..در شاهنامه خوانی استاد گرانقدر دکتر کزازی ..خورد را چنین خوانده اند..خوعرد..خ به ضم و فتح با هم..که ضمه در فتحه ادغام شده...و ایراد ایشان به این رج وارد نیست چرا که نخست این شعر اثر طبع یکی از چند شاعر طراز اول ایران زمینست..دویم آنکه خور با دور هم هم قافیه نیستند که ایشان چنین پنداشته اند
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۷/۱۲ - ۱۲:۲۱:۴۰
بگفتا دوری از مه نیست در خوربگفت آشفته از مه دور بهترتوجه کنید که در نزدیک به صد در صد از نظم و نثر نویسندگان و به ویژه سرایندگان سده های پیشین،فعل خوردن به صورت خردن تلفظ میشود و احتمالا تا زمان قاجار اینگونه بوده است و مردم هم اینگونه میگفتند و یا به شکل XO-A-RDAN
user_image
رنگارنگ
۱۳۹۵/۰۷/۱۲ - ۱۲:۲۵:۴۰
هنوز هم به گمانم در روستاهای یزد( اگر نه در شهر یزد) خوش و خوردن را با صدای زبر به زبان می آورند حالتان خشه؟؟
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۷/۱۲ - ۱۲:۳۹:۴۹
یک امشبی که در آغوش شاهد شکرمگرم چو عود بر آتش نهند غم نخورمچو التماس برآمد هلاک باکی نیستکجاست تیر بلا گو بیا که من سپرم.......................................................ما دل دوستان به جان بخریمور جهان دشمنست غم نخوریمگر به شمشیر می‌زند معشوقگو بزن جان من که ما سپریم........................................................دست با سرو روان چون نرسد در گردنچاره‌ای نیست به جز دیدن و حسرت خوردنآدمی را که طلب هست و توانایی نیستصبر اگر هست و گر نیست بباید کردنسعدی
user_image
Moonlike
۱۳۹۵/۱۰/۲۷ - ۱۲:۴۶:۱۵
سلام .بگفتا دوری از مه نیست درخَوربگفت آشفته از مه دور بهتردر این مضمون (جنون به شکل ماه‌زدگی) اگر شعر لطیفی یا مطلب مرتبطی به ذهنتان خطور کرد ممنون می‌شوم بیان کنید.
user_image
منوچهر
۱۳۹۶/۰۴/۲۷ - ۱۸:۱۳:۳۵
سلام من با نظرهای مینا موافقم
user_image
منوچهر
۱۳۹۶/۰۴/۲۷ - ۱۸:۳۰:۵۹
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک بگفت ان گه که باشم خفته در خاک
user_image
مهرشاد اصغری
۱۳۹۶/۰۸/۱۰ - ۰۱:۲۴:۱۱
آن دوستانی که می گویند ای کاش ((فرهاد)) زنده می ماند و به ((شیرین)) می رسید، درک درستی از شخصیت واقعی شیرین ندارند. البته که هر انسانی می تواند به اندازه درک و نیاز خود از ادبیات بهره بگیرد.تا این زمان ((شیرین)) از وجود شخصی به نام ((فرهاد)) باخبر نبود یا تنها از او به عنوان تندیسگری ماهر شنیده بود.پس از مرگ ((فرهاد))، وقتی قضیه را برای ((شیرین)) نقل میکنند، وی می گوید که من اصلا به چنین شخصی نیاز ندارم که بخواهد سر زیر پایم بگذارد و برای من عاشقی کند. یعنی اگر هم ((فرهاد)) زنده می ماند، ((شیرین)) التفاتی به وی نمی کرد.از نظر خود من، این داستان نمایانگر شخصیتی جدید از زن ایرانیست.اگر داستان ((لیلی و مجنون)) -که از ادبیات عرب است - را خوانده باشید متوجه می شوید که در آن داستان شخصیت ((لیلی)) ارزش بالایی نداشته است،که این ریشه در تاریخ و فرهنگ عرب دارد.اما ((نظامی)) در داستان ((خسرو و شیرین)) ، با ترسیم شخصیتی مستقل و با کمالات از ((شیرین))، تصویر جدیدی از رفتار و مرام زنانه را وارد دنیای ادب می کند.*با تشکر از استاد ((احمد قنبری))
user_image
گمنام-۱
۱۳۹۶/۰۸/۱۰ - ۰۹:۰۵:۵۳
مهرشاد گرامی شما را سپارش میکنم به خواندن کتاب ارجمند ' دو زن'" نوشته زنده یاد سعیدی سیرجانی.
user_image
رسول رحمانی
۱۳۹۶/۰۸/۲۸ - ۰۵:۳۲:۳۷
نخستین بار که نظامی را شناختم، با همین گفت‌و‌گوی زیبا بود!نظامی را از نو باید شناخت!
user_image
Milad_javan
۱۳۹۶/۱۰/۱۹ - ۰۸:۱۳:۳۸
از این قشنگتر فک نکنم باشه
user_image
Milad_javan
۱۳۹۶/۱۰/۱۹ - ۰۸:۱۵:۱۱
عالی
user_image
حمید
۱۳۹۷/۰۱/۲۶ - ۰۶:۵۹:۳۴
به خود می‌بالم که پارسی زبانم، و برای همه پارسی زبانان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم
user_image
Hamid
۱۳۹۷/۰۱/۲۶ - ۰۷:۰۰:۴۸
به خود می‌بالم که پارسی زبانم . وبرای تمام پارسی زبانان موفقیت روز افزون و تندرستی بیشتر را از درگاه حق خواستارم
user_image
عقیلی
۱۳۹۷/۰۲/۰۸ - ۱۴:۲۶:۵۲
درود بی پایان به شما وتمام شاعران پارسی زبان این مناظره یکی از بهترین مناظره ها است ویکی از دلایل دلنشین بودنش روان بودنشه اما ما به عنوان یک ایرانی باید درمورد این جور مناظره ها خیلی بیشتر بدانیم به عنوان کسی که عشق من به شعرو ادبیات مثل عشق فرهاد هست پیشنهاد میکنم حتما داستان ویس ورامین رابخونید اولین عاشقان ایرانی که درموردشان نظم گفته شده وبعداز اون مناظره های پروین مثل مست وهوشیار یا جناب خر از استاد ایرج میرزا یا قلب مادر از همین شاعر درخت چنار وگردو فوق العاده پند امیز واز این قبیل اشعار ما زیاد داریم حیف که اهل کتاب نیستیم بعد درکشوری زندگی میکنیم که سرانه مطالعه سه دقیقه برا هر فرده من نمیدونم این همه روشن فکر از کجا میاد لاقل شما که اهل کتاب هستید بازم خودش امید بخشه ممنون از توجهتون
user_image
حمیده عبداللهی
۱۳۹۷/۰۶/۲۴ - ۰۰:۱۷:۰۸
با خوندن هر بار این مناظره بیشتر شیفته این مناظره می شم و همچنین بخشی از حج رفتن مجنون عالیه واژه ها قاصرن از توصیف
user_image
محمد
۱۳۹۷/۱۰/۲۰ - ۰۰:۲۰:۵۳
با سلام به دوستان گنجور. لطفاً، معنی و منظور ابیات سنگین رو پیشکسوتان برای ما بنویسند.
user_image
حسین
۱۳۹۸/۱۱/۰۶ - ۱۰:۱۴:۴۴
با سلام خدمت دوستان عزیز،،در سترگی و بزرگی این سروده است ک انسان پاکی روح لطیف شاعر رو درک می کنه، بانو عاطفه به نقل از شاعری فرمودند که اگه این میزان از عشق همه گیر بشه و بسیاری از انسانها ب این درجه برسن دیگه اینقدر شکوه و شور نداره، با کمال احترامی ک برای خودشون و نظرشون قائلم باید بگم نه اینطور نیست،این شور و سرور از عشق پاک و ناب میاد،هر جا باشه و چقدر هم ک باشه بازم هم شور داره،همونظور ک تعداد مادرها در جهان بسیار زیاد است و عشق و شور مادرانه هم در تک تکشون هست و برای همه شورانگیزه،چون عشق پاکه،من راغبانه غلام حلقه به گوش و زنجیر در پای این شور و عشق مادرانه هستم،، خدمت اون عزیزانی هم ک ازین دست مناظره ها رو خواستن،مناظره مادر حضرت موسی با خدا رو پیشنهاد میکنم،من ک با خوندنش همیشه اشک تو چشمام جمع میشه،برای همه خوانندگان محترم ارزوی میکنم ک خداوند تا زمانی که ارزویی در دل دارند عمرشونو نگیره،عاجزانه التماس دعا دارم
user_image
محمود کریمی
۱۳۹۹/۰۲/۱۲ - ۰۳:۳۲:۱۷
وصف مناظره خسرو وفرهاد در بیان شاهکارانه استاد توصیف و تشبه و فضاسازی آنچنان تصویرسازی مینماید که مرغ خیال در این آسمان گم میگردد گو آنکه مفاهیم عمیق عشق ورزی عقلانیت حسد تدبیر و... عقل را متحیر می سازد.سی سال پیش در ایام نوجوانی و بلوغ به جستجوی صحنه ها و اوصاف اروتیک شیرین و فرهاد را مرور می کردم عاجز از معنای کلمات و مفهوم عبارات و استعارات منتها مناظره فوق آنچنان مرا که کودکی دبستانی بودم مجذوب کرد که همه آن را حفظ کردم و در کلاس فارسی خواندم و همچنان آنرا به عنوان یکی از بهترین قطعات ادب فارسی می پندارم.با تشکر از همه دوستان و دست اندرکاران گنجور
user_image
محمود کریمی
۱۳۹۹/۰۲/۱۲ - ۰۳:۳۵:۳۴
ای کاش با صدای دلنشینی خوانش این قطعه گرانمایه را می افزودید
user_image
محسن حبیب الهی یان
۱۳۹۹/۰۴/۱۷ - ۰۴:۳۰:۱۷
در جواب دوستانی که می گن کاش فرهاد نمی مرد باید گفت:در مسلخ عشق جز نکو را نکشندروبه صفتان گرگ خو را نکشندگر عاشق صادقی ز گلشن مگریزمردار بود هر آنکه او را نکشند
user_image
سبزه زرد
۱۳۹۹/۰۷/۲۰ - ۲۳:۲۷:۳۶
عشق زلال نیست؟معشوقان فن کرشمه را آموختند--آه از ما، که دلداری نیاموختنددل به دل راه دارد، دوستان این دروغی بیش نبودیک کلام، همان بیت بهار:دلبری با دلبری دل از کفم دزدید رفتهرچه کردم ناله از دل، سنگدل نشنید رفتگفتمش ای دلربا. دلبر ز دل بردن چه سوداز ته دل بر من دیوانه دل خندید رفتمولانا به من آموخت:صورت ظاهر فنا گرددعالم معنی بماند جاودان
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۸/۰۷ - ۱۰:۲۱:۰۵
ابیات کمی از این مناظره در کتاب درسی بود و من برای خواندن ادامه آن آنقدر مشتاق بودم که مقداری از طلا هایم را فروختم و کتاب خمسه نظامی را خریدم .هنوز هم بعد از سالها که این ابیات را میخوانم غرق در لذت میشوم .واقعا عالی و بی نظیر است
user_image
یاسر
۱۳۹۹/۰۸/۰۹ - ۰۴:۴۹:۲۰
بی نظیر ترین مناظره عاشقانه که مو به تن ادم رو سیخ میکنه و ادم رو میبره کنار بیستون و اینقدر خوب توصیف شده که میتونی صدای تیشه فرهاد رو بشنوی مفتخر از نظامی هر ایرانی
user_image
سینا
۱۳۹۹/۰۸/۲۰ - ۰۷:۰۲:۳۶
خوش حالم که تونستم عشقی کاملا شبیه به فرهاد تجربه کنم. در نهایت به فرجام نرسید. به دلیل مشکلاتی که داشتم ناخودآگاه به عزیزترینِ جانم آسیب میزدم. آخر سر براش «آشفته از مه دور بهتر» رو فرستادم و خداحافظی کردیم.
user_image
حیدر
۱۳۹۹/۱۰/۱۲ - ۱۰:۱۲:۵۴
شعری بسیار عالی (واقعا درست است که میگویند آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند )
user_image
رزا صفورا
۱۳۹۹/۱۱/۱۴ - ۰۵:۳۲:۰۸
خدایش خسرو اول عاشق شد عشق شیرین به خسرو بود من خیلی از خسرو خوشم میاد
user_image
عباس محرابیان
۱۴۰۰/۰۸/۲۶ - ۲۰:۴۶:۱۶
جناب آقای نوید الهی می‌پرسن که شاپور چرا فرهاد رو به شیرین معرفی کرد؟ آیا قصد بازارگرمی داشت یا اینکه می‌خواست برای یک دوست قدیمی کار پیدا کنه؟ (برای اینکه بدونید سؤالم مربوط به کدوم قسمته لطفاً بخش ۵۳ بیت ۲۸ را مطالعه کنید)خانم فَری فلاحی از سایت گنجور برای شعرای قشنگشون تشکر می‌کنن.آقای محرابیان می‌گن اگه می‌شه این رنگ پس‌زمینه رو عوض کنین.خانم بهاره میر از طرف گروه شعرخوانی شهر مون از سایت گنجور تشکر می‌کنن که برای بیت‌ها شماره گذاشتن چون ما باید هر کسی به تعداد مساوی بیت بخونه و الان خیلی راحت شده که عدالت رعایت شه.خانم پریسا از آقای نظامی و جناب شاپور به‌خاطر سرودن اشعار عاشقانهٔ افلاطونی کمال تقدیر و تشکر رو دارند.و من الله توفیق.
user_image
هانیه
۱۴۰۰/۱۰/۰۷ - ۰۶:۴۰:۵۵
چقدر خواندن حاشیه ها حس و حال عجیب و در عین حال زیبایی داره. زیبا به خاطر اینکه هنوز هم انسان مدرن امروزی طبع درک شعرش رو از دست نداده و عجیب به دلیل ذکر شدن تاریخ ها..."ده سال پیش ساعت ٠٧:٤٣" و چه اتفاق ها که در این ده سال نیفتاده.
user_image
سُحا فرامهر
۱۴۰۰/۱۲/۲۰ - ۱۵:۳۵:۲۹
بگفت او ان من شد زو مکن یاد بگفت این کی کند بیچاره فرهاد...   درود بر نظامی بخاطر سرودن همچین شعری
user_image
باد صبا
۱۴۰۱/۰۹/۱۹ - ۰۳:۵۸:۵۴
خیلی زیباااس  وقتی می خونم اشک جمع میشه تو چشام  اونجاشو دوس دارم که میگه چو عاجز گشت خسرو در جوابش نیامد بیش پرسیدن صوابش به یاران گفت کز خاکی و آبی ندیدم کس بدین حاضر جوابی  
user_image
سروناز رحمانی
۱۴۰۱/۰۹/۲۶ - ۱۳:۵۳:۲۳
من از دوران متوسطه اول تا حالا که دانشجو ام حدودا پنج یا شش بار از ابتدا خسرو و شیرین را خوانده ام و میتوانم بگویم با اختلاف حتی از رمان های ویکتور هوگو هم سر تر است اما همیشه معنی شش بیت پایانی مناظره خسرو و فرهاد برایم جای سوال است از هر دبیری هم پرسیدم
پاسخ نگرفتم لطفا اگر کسی آگاهه برایم شرح بده 
user_image
عبدالبصیر همراه
۱۴۰۱/۱۰/۰۴ - ۰۶:۴۰:۰۰
درود بر حضرت شاعر، واقعآ خواندنش به یک دنیای دیگر می‌برد انسان را.
user_image
pereng
۱۴۰۱/۱۲/۲۶ - ۲۰:۵۴:۱۶
آیا امکان این هست که این بیت رو کسی معنی کنه؟ 
user_image
کیانا آرین
۱۴۰۲/۰۴/۱۹ - ۰۲:۱۹:۳۲
شهر بسیار زیبا اما میشه لطفا معنی مکالمه ی خسرو وفرهاد را توضیح بدید  بسیار سپاس گذارم
user_image
Ali Kamalpour
۱۴۰۲/۰۴/۲۵ - ۱۴:۵۴:۵۲
هنوز هم لذت اولین بار را برایم دارد . چقدر زیبا و ساده و روان بیان میکند . نتیجه فکر میکنم برای رسیدن به معشوق کوه را باید شکافت . مانند موسی دریا را شکافت . مانند عیسی صلیب به دوش کشیدن . مانند ابراهیم از آتش گذر کرد . مانند یوسف قضاوت نکن و به ریسمان الهی که همان طناب است چنگ بزن تا به فضای یکتایی و حدت برسیم   
user_image
فرشاد گودرزی
۱۴۰۲/۰۹/۰۶ - ۱۲:۵۴:۳۹
هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند....  بدون هیچ شک و اغراقی بهترین مناظره‌ی طول تاریخ ادبیاتِ. 
user_image
مجید کاظم زاده
۱۴۰۳/۰۲/۰۸ - ۰۳:۴۰:۱۷
نخستین بار گفتش کَز کجایی‌؟   بگفت از دار ملک آشنایی
user_image
مجید کاظم زاده
۱۴۰۳/۰۲/۰۸ - ۰۳:۴۲:۵۲
آقای طاهری در پادکست نظامی گنجوی به زیبایی غیر قابل وصف خمسه نظامی را خوانده به دوستانی که علاقه دارند  پیشنهاد میکنم گوش بدهید
user_image
مسعود سارایی
۱۴۰۳/۰۶/۳۱ - ۰۳:۵۲:۳۱
به نظر می‌رسد، بیت «این کس نداند، جز خیالش» را باید این گونه اصلاح کرد: «این کس نداند، جز خدایش» این بیت با این تغییر، پرمعناتر و به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود. زیرا خیالش بسی بی‌معنا و نامتناسب با مفهوم شعر است.