حکیم نزاری

حکیم نزاری

بخش ۴۰ - خلوت آباد حکیم

۱

مرا هر چه با خویشتن بودمی

نه در مجلس انجمن بودمی

۲

به اوقات بودی ز ماءالعنب

دو شیشه سه من راتبِ روز و شب

۳

درِ خلوت آباد در بستمی

به کنج خود آسوده بنشستمی

۴

به هر موسمی خانه‌ای داشتم

حکیمانه پیمانه‌ای داشتم

۵

به دفع ملالت به رفع حجاب

روان کردنی کاسه‌ی پر شراب

۶

فرو دادمی کاسه سرسیاه

به میعاد عادت به رسم و به راه

۷

درِ اشتها چون شدی باز، باز

سبک کردمی لقمه‌ای چند گاز

۸

به هر وقت می‌بود نفسِ حقیر

ز اندک غذا ریزه‌ای ناگزیر

تصاویر و صوت

نظرات