حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۰۶۸

۱

لبت چشمه و خضر گردش نشسته

نبات است کز طرف کوثر برسته

۲

تعالی الله آخر که دیده ست لعلی

میانش ز دردانه ها رسته رسته

۳

از آن رسته ها گویی افتاد در شک

از آن است عقد ثریا گسسته

۴

در او می¬رسد آتش آه گرمم

سر زلف از تاب آن شد شکسته

۵

زمانه از او داد من باز خواهد

هنوز از کمند حوادث نجسته

۶

زهی بخت یاری اگر هیچ روزی

شوم از بلایی چنان باز رسته

۷

به کارم نظر کن که هم بر امیدی

نزاری به جان دل درین کاربسته

تصاویر و صوت

نظرات