
حکیم نزاری
شمارهٔ ۲۷
۱
در عشق اعتبار منه صلح و جنگ را
زیرا نشانه ی دگرست این خدنگ را
۲
تا از خودی خود نبرندت برون تمام
از دامن تو باز نگیرند چنگ را
۳
هر گه که گشته باشی در ذات دوست محو
دیگر حجاب تو نکند نام و ننگ را
۴
چون نفس مطمئنه به مرکز قرار یافت
زان پس چه اعتبار شتاب و درنگ را
۵
زان خاصیت که در سکنات غزال هست
هرگز به وقت حمله نباشد پلنگ را
۶
روشن دلان به آینه محتاج نیستند
زیرا کز ابتدا بزدودند زنگ را
۷
فرهاد کی فریفته ی بی ستون شدی
گر بر محک زدی دل شیرین و سنگ را
۸
بی چاره جان نبرد ز شیرین عشق از آنک
با نوش شهد تعبیه دارد شرنگ را
۹
پهلو چگونه ساید با پیل عشق ، عقل
کز نیل ، بی درنگ در آرد نهنگ را
۱۰
گر زلف و روی دوست نبینی نزاریا
از هم چگونه فرق کنی صلح و جنگ را
تصاویر و صوت

نظرات