حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۵۰۲

۱

مرا در سینه سودای تو باشد

سواد دیده در پای تو باشد

۲

چه می خواهی بیا بنشین زمانی

خوشا آن دل که یغمای تو باشد

۳

اگر باشد درین عالم بهشتی

جمال عالم آرای تو باشد

۴

چه در گنجد دگر در آشیانی

که در وی مرغ سودای تو باشد

۵

محبت می کند یارا وگر نی

که را حدِ توانای تو باشد

۶

نزول پادشاه و کنج درویش

چه گویی بنده را جای تو باشد

۷

مراعاتِ دل شوریده بختی

توانی کرد اگر رایِ تو باشد

۸

چراغ خانه جانِ نزاری

رخ آیینه سیمای تو باشد

۹

تمنایی ست هرکس را به محشر

مراد من تماشای تو باشد

تصاویر و صوت

نظرات