
حکیم نزاری
شمارهٔ ۵۱۵
۱
هر دل که مقیم لامکان شد
در عالم امر قهرمان شد
۲
فارغ ز قبول کفر و دین گشت
بیرون زحدود جسم و جان شد
۳
او نیست ولی به حکم وحدت
هر چیز که اوست مطلق آن شد
۴
در غیب سخن نمی توان گفت
وز غیب به در نمی توان شد
۵
آنکس بدید بی بصر گشت
وآنکس که شنید بی زبان شد
۶
سریست میان اهل باطن
کز عینِ عیان ما نهان شد
۷
چون کرد ظهور در بطون باز
بر چشم عیان ما نهان شد
۸
از ذات و صفات هرکه شد محو
مستغرق ذات بی نشان شد
۹
گویند نزاریِ هوایی
از عقل بگشت و در هوان شد
۱۰
دنیا به خران دهر بگذاشت
عیسی به طواف آسمان شد
نظرات