حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۶۱۳

۱

آخر مرا به جایِ تو باشد کسی دگر

نه‌نه به دوستی که نباشد گمان مبر

۲

مشنو که حقِّ صحبتِ شب‌هایِ تا به روز

بر من شود فرامش و خاطر کنم دگر

۳

تهمت مبر که عشقِ تو از سر شود برون

باور مکن که مهرِ تو از دل شود به در

۴

در انتظارِ بادِ صبایم که گفت دوش

فردا شبت ز حالِ گلِستان کنم خبر

۵

هرک آوَرَد به من ز عرق‌چین او نسیم

در پایِ او کشم صدفِ چشمِ پرگهر

۶

دستم گرفته‌ای و قسم یاد کرده‌ای

کز عهد بر نگردم و پیمان برم به سر

۷

با ما چو روزگار نکردی وفا نیست

از دوستی و یاریِ ما بر دلت اثر

۸

تا خود تو را که گفت علی‌رغمِ ما که باز

هرگز دگر به کویِ نزاری مکن گذر

۹

محکم نصیحتی‌ست که در گوش کرده‌ای

ای نورِ دیده مرحمتی کن به یک نظر

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۱۲۴۰

نظرات