
حکیم نزاری
شمارهٔ ۶۳۶
۱
راز سر بسته اگر راست نمیگویم باز
جملهٔ خلق بدانند به تسبیح و نماز
۲
گر بدانند که بی او همه هیچاند همه
پس چه اقرار حقیقی و چه انکار مجاز
۳
چون همه اوست من و تو که و چه ای همه او
عالمی نیست که دارد خبر از عالَمِ راز
۴
از تو چون هیچ نماند چه بماند جز او
زیر خایسک چنین رمز که می دارد گاز
۵
در فضای لِمن الملک بکن طَیْرانی
مرغ جان چند کند بر سر قالب پرواز
۶
تا تو با خویشتنی هیچ نیاید از تو
چشم بر بند و بیاموز ادب از شهباز
۷
سر تسلیم بنه گردن ابلیس مکش
پیش گردن شکنان سر به تهوّر مفراز
۸
چاره آن است نزاری که زبان مُهر کنی
گر چه بیفایده باشد چو برون شد آواز
۹
این همه کثرت شرک از نظر احول ماست
یک جهت باش که واحد نپذیرد انباز
تصاویر و صوت

نظرات